دلار در بازار آزاد به مرز 120 هزار تومان (تا این لحظه و نه حتی تا لحظه پایان نگارش این متن کوتاه) رسیده است؛ در برابر کاهش ارزش پول ملی که معنای مستقیم اش، کاهش قدرت خرید و فقیرتر شدن مردم ایران است، دولت در موضعی کاملاً انفعالی قرار دارد و حداکثر کاری که می کند این است که رئیس بانک مرکزی اش بیاید و بگوید: "این قیمت ها واقعی نیست و انتطاری است" و به دروغ وعده دهد که قیمت ارز را پایین خواهد آورد!
واقعاً خجالت آور است که فقط یک حرف را که باطل بودنش بارها و بارها ثابت شده، بدون هیچ پروایی مقابل دیدگان 90 میلیون ایرانی تکرار می کند و به تماشای کاهش ارزش پول ملی ایران می نشیند؛ گو این که رئیس کل بانک مرکزی را کوک کرده اند که هر بار در برابر افزایش قیمت دلار یک سری جملات یکسان را تکرار کند، چه دلار 40 تومان باشد، چه 100 تومان و چه بالاتر!
کسی چه می داند، شاید فردا هم درباره دلار 120 تومانی همین ها را تحویل خلق الله دهد و شب، با وجدان آسوده سر بر بالین بگذارد و اگر حافظ وار به او بگویی که تدبیری کن "ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم" ، از حافظ وام بگیرد که "چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم" .
خب! چه کند؟ شاید واقعاً کاری جز این بلد نیست!
* رونوشت:
جناب آقای مسعود پزشکیان ؛ ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جهت استحضار از قیمت دلار و هر گونه اقدام "احتمالی"!

